کنترل-زِد، مجموعهای از گفتوگوهای زنده و گزارشهایی درباره موارد متعدد جنسیتزدگی در نظام آموزشی رسمی و غیررسمی در ایران است. در این مجموعه، از منظر جنبش زنان و جنبشهای دیگر مدنی در پیوند با مبارزات برای برقراری برابری جنسی و جنسیتی، به بررسی روشهای مختلف مبارزه برای لغو این نظام جنسیتزده میپردازیم.
این مجموعه، پروژه ضمیمه را به عنوان آلترناتیوی در برابر نظام آموزشی و منابع درسی آموزشی مدارس به آموزگاران، والدین، کنشگران و دغدغهمندان پیشنهاد میکند. برای دستیابی به منابع آموزشی آلترناتیو و پژوهشها در این زمینه، به وبگاه ضمیمه مراجعه کنید.
مجموعه گفتوگوهای کنترل-زد جمعه هر هفته ساعت هشت شب به وقت ایران در لایو اینستاگرام «ایرانوایر» برگزار میشود. «پروانه عظیمی»، کارشناس پرستاری و فعال حقوق زنان یکی از میهمانان این هفته کنترل-زد بود. با او درباره جنسیتزدگی در حوزه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفتوگو کردیم.
هنگامی که صحبت از پرستار میشود، بلافاصله تصویری که به ذهن میآید، تصویر زنی مهربان، آرام و خدمترسان است. این تصویر کلیشهای که در ناخودآگاه بسیاری شکل گرفته، با وجود ورود مردان به شغل پرستاری، دست نخورده باقی مانده است.
کلیشه زن بودن پرستار و زنانه بودن شغل پرستاری ریشهای دیرینه در نظام مردسالاری دارد که با یکجانشینی و کشتگری جوامع اولیه آغاز شد. نیاز بشر به تأمین امنیت برای بقا به عنوان یکی از آسیبپذیرترین جانداران در طبیعت، او را به سوی تشکیل جوامع بشری و تقسیم کار سوق داد. بشری که یکجانشین شد، بر اساس شیوه تولیدش، مفاهیمی نظاممند، از جمله ارزشهای اجتماعی مبتنی بر توانمندی جسمی، باروری و جوانی را پایه گذاشت و بر آن مبنا، تقسیم کار، وظایف و اختیارات اجتماعی را تعریف کرد.
این نظام جدید تقسیمکار، جنسیت را به عنوان برساختی بر پایه باروری برای بقا بنا نهاد که به نظام پدر/مردسالار شهرت یافته است. نظامی که بر پایه آن، زن بودن بر اساس توان فرزندزایی تعریف شد و هر عملی که به تولید، نگهداری، رشد و مراقبت فرزند به عنوان نیروی کار مربوط میشد را زنانه تعبیر کرد؛ از جمله پرستاری، تیمارگری و درمان با استفاده از مواد قابل طبخ، وظایفی زنانه و مادرانه به شمار رفتند.
اما انقلاب صنعتی و تغییر بنیادین شیوه تولید با تولد سرمایهداری از مفاهیم جنسیتزدگی کار نکاست. زنان حالا در ازای انجام وظایف بازتولیدی که پیشتر در خانه انجام میدادند، مزد دریافت کردند. آنها همان وظایف جنسیتزده را در بیرون از خانه و برای شرکتهایی انجام میدادند که حاصل کار آنها را معامله و در نتیجه، کسب سود و انباشت سرمایه میکردند. از جمله وظایف جنسیت زده عصر کشتگری که در زمره اولین مشاغل مزدی برای زنان تعریف شد، شغل پرستاری بود.
به مرور زمان و با رشد سرمایهداری و نیاز بازار کار به نیروی کار بیشتر، شرکتها تشویق شدند که این مرز پررنگ جنسیتزدگی کار را کمرنگتر و در مشاغل مختلف زنان را نیز وارد کنند. با این وجود، هویت جنسی زنانه آنچنان طی قرون و هزارهها با مفاهیم «مادری» (باروری) و «مراقبت» (پرستاری) در هم تنیده بود که نظم جدید جهانی نیز از آن بیبهره نشد و با ادامه تقسیم کار جنسیتزده و پایین نگه داشتن دستمزد در شغلهایی که صفت زنانه میگرفتند، بازار کار را بر پایه همین تفکیک جنسیتی کار، رقابتیتر از پیش کرد.
در ایران، زمانی که جمهوری اسلامی اعلام حاکمیت کرد، زنان تنها چند دهه بود که اجازه ورود به بازار کار رسمی را یافته بودند. قوانینی که نظام اسلامی در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اجرا کرد، بازتعریف هویت زنانه با ارزشهایی به شدت وفادار به عصر کشتگری و فئودالیسم بودند؛ گرچه نظام اسلامی حضور اجتماعی زنان را کاملا ممنوع نکرد و توسعه اقتصادی خود را مبتنی بر وجود رقابت جنسیتزده بین نیروی کار استوار کرد. در این نظام، زنان با ارزشهای عصر ماقبل سرمایهداری که لاجرم بر نقش مادرانه و تیمارگری زن پای میفشرد، باید به انجام وظیفه لاینفک کار خانگی بپردازند و هنگامی که بخواهند در عرصه کارمزدی نقشآفرینی کنند، باید همان وظایف خانه را در بیرون خانه بازتولید کنند.
در این نظام، آن معدود زنانی هم که به منصبهای مدیریتی میرسند، باید نقش «حامی»، «مراقب» و «خدمترسان» را به نظامی ایفا کنند که بر پایه ارزش کار مردانه شکل گرفته است؛ مثال ساده آن، پیاده کردن حجاب اجباری ابتدا در نهادهای ارتشی و ادارههای دولتی است.
از آنجایی که این نظام وابسته به نظام ارزشی و ایدئولوژِیک مذهبی است، ترویج و استحکام این مفاهیم جنسیتزده در فرهنگ و جهانبینی آحاد جامعه اهمیت زیادی برای پاسداران این نظام دارد. از این رو، کتابهای درسی مدارس به سرعت تغییر یافتند و تمام مفاهیم جنسیتزدگی در آنها ترسیم و زنان خادمان و پرستاران جامعه تصویر شدند.
پروژه ضمیمه در پژوهشی پیرامون جنسیتزدگی در کتابهای درسی، تفکیک جنسیتی کار را به وضوح مشاهده کرده است. در این پژوهش آمده است که زنان در کتابهای درسی تالیف شده در نظام آموزش اسلامی مدارس، با نقشهای مادری، خانهداری و پرستاری تعریف شدهاند که اولویت وظایفشان در خانه است و در صورت حضور اجتماعی خارج از خانه، همان کارهای بازتولیدی را به صورت مزدی انجام میدهند؛ از جمله کار در کارخانههای بافندگی، معلمی و پرستاری. این پژوهش، بخشی از کتاب جامعهشناسی سال سوم متوسطه (ص ۱۵) را به عنوان نمونه میآورد: «اینک در چارچوب حفظ حجاب و شرایط هنجارهای شرعی، تحصیل دختران و یا کار کردن زنان به عنوان معلم یا پرستار بر خلاف رسوم اخلاقی جامعه ما نیست».
مجموعه گفتوگوهای کنترل-زد میزبان پروانه عظیمی، کارشناس پرستاری و فعال حقوق زنان بود تا به مساله جنسیتزدگی در بخش درمان و آموزش بهداشت بپردازد. پروانه عظیمی علاوه بر سالها فعالیت مستمر در جنبش زنان، عضو هیات مدیره کارشناسان پرستاری شمال تگزاس است و در زمینه برابری جنسیتی در محیط کار و پرستاری کنشگری میکند.
به عقیده او، تفکیک کار جنسیتزده پس از جمهوری اسلامی با اجرای قانون حجاب اجباری آغاز شد، به گونهای که خدماترسانی بهداشتی و درمانی نیز منوط بر همجنس بودن بیمار و پرستار بود.
او به انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاهها به مدت سه سال اشاره کرد و آن را در راستای پیاده کردن مفاهیم جنسیتزدگی و تغییر ساختار آموزشی بر آن مبنا دانست.
پروانه عظیمی به نبود تشکلهای مستقل از دولت یا جریانهای سیاسی برای پرستاران اشاره کرد و گفت که یکی از نتایج این تفکیک جنسیتی، علاوه بر دستمزدهای پایین پرستاران زن، ساعات و حجم زیاد کاری زیر استانداردهای جهانی برای پرستاران در ایران است.
به گفته او، جنبش زنان تمرکز ویژهای بر براندازی نظام تفکیک جنسیتی کار دارد.
عظیمی زنانه کردن شغل پرستاری را به عنوان یکی از دلایل عدم پیوند خوردن دیگر جنبشها به جنبش مطالبهگری پرستاران برشمرد که وظیفه حل مشکل پرستاران را تنها بر عهده جنبش زنان میپندارد.
این فعال حقوق زنان و پرستاران به شرح موارد متعدد تبعیض جنسی-جنسیتی در شغل پرستاری پرداخت و آنها را حاصل بنمایه جنسیتزدگی در کار دانست؛ مفاهیمی که به طور گسترده در آموزش رسمی و غیررسمی ترویج و در ساختار جنسیتزده مدارس، بیمارستانها و آموزش عالی پیاده میشوند.
این گفتوگو را در این لینک ببینید و بشنوید.