«کنترل زِد» عنوان مجموعه گفتوگوهایی درباره نقش زنان در جنبشهای اجتماعی ایران است که جمعه هر هفته ساعت هشت شب به وقت ایران در لایو اینستاگرام «ایرانوایر» برگزار میشود. میهمان این هفته کنترلزِد، «فاطمه کریمی»، پژوهشگر، مدرس و فعال حقوق زنان و دکترای جامعەشناسی از «مدرسە عالی علوم اجتماعی پاریس» است که سابقهای طولانی در جنبش دانشجویی و جنبش زنان کردستان دارد.
«ایرانوایر» در این گفتوگوی زنده، درباره اعتراضات اخیر و جنبش جاری در کردستان و نقش فمنیستهای کردستان در آگاهی بخشی اجتماعی به گفتوگو پرداخته است.
بیش از یک ماه است که شعار «زن، زندگی، آزادی» در کوچهها و خیابانها، خانهها و محلات، دانشگاهها و مدارس ایران طنینانداز شده و جنبشهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه دیگر ایران را در مسیر تغییری بنیادین به یکدیگر پیوند زده است.
این شعار اما نخست در پی قتل حکومتی «مهسا (ژینا) امینی»، دختر جوان سقزی، از شهرهای کردستان، از جمله سقز، سنندج و اشنویه به گوش دیگر نقاط ایران رسید.
«ژن، ژیان، ئازادی» گرچه ریشهای در اولین جرقههای گفتمان فمنیستی قرن نوزدهم میلادی دارد اما مشخصاً در شعر شاعر شهیر کُرد، «ماموستا هیمن» بر زبانها افتاد.
او نوشت: «تاکوو ژن ئازاد نەبێ سەرچاوەکەی ژین لیخنە.»
ترجمه فارسی این مصرعِ معروف این است: «تا زن آزاد نشود، سرچشمه زندگی مرداب است.»
این شعار اما در دهه ۸۰ میلادی رسماً به جنبشهای سیاسی اجتماعی کردستان وارد شد و رهبر مبارزات مردم کردستان در ترکیه و سوریه آن را به عنوان بخش اصلی مبارزات برابریخواهانه تبیین کرد. پایهای قرار دادن رهایی زنان از نظام مردسالار و پدرسالار در مقاومت «روژئاوا»، جامعهای به تصویر کشید که زنان آن در هر سن و جایگاهی در بخشهای مختلف خودمدیریتی آن جامعه نه تنها نقشآفرین هستند بلکه پرچمداری و رهبری را برعهده دارند.
در ایران اما این جنبش در بطن جامعه کردستان ورود کرد و توسط فمنیستهای کُرد و کنشگران حقوق اتنیکهای به حاشیه رانده شده پا فراتر از یک نحله فکری یا سیاسی گذاشت و به دغدغهای اجتماعی بدل گشت.
کردستان گرچه از ابتدای روی کار آمدن اسلامگرایان پس از انقلاب ۱۳۵۷ سنگر مقاومت را برپا داشت اما بارها توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مورد حمله قرار گرفت.
مقاومت کردستان علاوه بر مبارزه علیه ستمهای اتنیکی، از جمله محرومیتهای اقتصادی، سیاسی، آموزشی، فرهنگی، رفاهی و امنیت اجتماعی، مجبور به ایستادگی و رزم در برابر حذف و کشتار سیستماتیک کنشگران و مطالبهگران خود توسط حکومت نیز بوده است.
دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی با بهره گرفتن از ساختارهای مرد/پدرسالار موجود، طی چهار دهه سعی کرده است که جامعه کُرد را «مسلحان خطرناک» و «زنستیزان تجزیهطلب» تصویر کند تا علاوه بر وجاهت دادن به ستم سیستماتیک و همه جانبهاش، حس همدلی عمومی با مردم کُرد را تضعیف و «کُرد بودن» را جرمانگاری کند.
با این وجود، پس از گذشت ۴۳ سال تلاش بیوقفه جمهوری اسلامی، مردم ایران و گروههای اتنیکی گوناگون همراستا با شعار اجتماعی شده «زن، زندگی، آزادی»، در کنار جنبش ریشهدار آزادیخواهانه مردم کردستان به میدان آمدهاند.
میهمان این هفته کنترلزِد، «فاطمه کریمی»، پژوهشگر، مدرس و فعال حقوق زنان و دکترای جامعەشناسی از «مدرسە عالی علوم اجتماعی پاریس» است که سابقهای طولانی در جنبش دانشجویی و جنبش زنان کردستان دارد.
کریمی در این گفتوگوی زنده، به اعتراضات اخیر و جنبش جاری در کردستان و نقش فمنیستهای کردستان در آگاهی بخشی اجتماعی میپردازد.
او به تجربههایی اشاره میکند که فمنیستهای کردستان میتوانند با دیگر فعالان زنان به اشتراک بگذارند.
فاطمه کریمی نقش ساختار مدنی شهر سقز و ساز و کارهای جنبشهای اجتماعی این شهر را در ادوار مختلف در کنار نقش خانواده مهسا (ژینا) امینی در آغاز و گسترش اعتراضات به سرکوب حکومتی علیه زنان و دیگر گروههای تحت ستم در ایران پررنگ میداند. او میگوید سابقه مبارزاتی در این شهر، واکنش همگانی مردم سقز به قتل مهسا امینی را دور از انتظار نمیکرد.
این پژوهشگر بر پیوند جنبشهای اجتماعی کردستان که طی دههها در آن جامعه ریشه دواندهاند، تاکید میکند و میگوید با این وجود، خوشبینترین افراد نمیتوانستند پیشبینی کنند که اعتراضات به این سطح گسترده و پیگیر در سراسر ایران ادامه یابند.
او معتقد است علیرغم وجود جنبشهای اعتراضی در کردستان، این اولین بار در تاریخ است که مساله زنان یک جنبش سراسری را در کشوری به راه انداخته است.
کریمی در ادامه به باورهای نادرستی که درباره جامعه کُرد، به ویژه زن کُرد وجود دارد، اشاره میکند و میگوید در این باور، زن کُرد به عنوان زن ستمدیده که قربانی زنکشی و قتل ناموسی است، تصور میشود و حتی اندیشمندان و کنشگران حقوق زنان نیز بر این باور دامن میزنند.
او از دیگر سو، از گفتمان مسلط نسبت به جامعه کُرد که آن را یکدست میانگارد، گویی این جامعه از طبقه الوانی فرهنگ و دیگر برساختهای اجتماعی تبعیضآمیز تهی است، انتقاد میکند و با رجوع به تاریخ مبارزات جامعه کُرد در ایران، ترکیه و «روژئاوا»، به تشریح ستمهای چند وجهی و تقاطعی اتنیکی، ملی، زبانی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی علاوه بر ستم جنسی و جنسیتی بر زنان کُرد میپردازد.
کریمی از تجربه خود به عنوان یکی از فعالان زن کُرد که در «کمپین یک میلیون» امضا شرکت داشت، میگوید و به آن پروندههای امنیتی اشاره میکند که برای زنان کُرد این کمپین از سوی حاکمیت ساخته شدند.
به گفته فاطمه کریمی، جرمانگاری کُرد بودن، نادیده انگاشتن ستم اتنیکی و دیگر شکلهای ستم در کارزارهایی که کنشگران مرکز برپا میکردند، همراه با انگاره «میلیتاریزه» شدن بدن زن کُرد در مقاومت روژئاوا و زنان پیشمرگه، سالها گفتمان کُرد «جدایی طلب» را در سطح ایران مسلط کرده است.
او میگوید: «ما باید یک بار برای همیشه به این نتیجهگیری برسیم که […] ما به عنوان فعالان فمنیست میتوانیم پیشروی نظامی باشیم که کاملا دموکراتیک باشد و بتواند حق و حقوق دیگران را از هر طبقه و قشری تامین کند.»
کریمی در پایان از فعالان فمنیست دعوت میکند حتی اگر خود را در جایگاه تقاطع ستمها نمییابند، صدای سرکوب شدگان را بشنوند و با آنها همذات پنداری کنند.
مشروح این گفتوگو را میتوانید در ویدیوی بالا ببینید یا بشنوید.